گوش خارجی
به گوش بیرونی یا خارجی که دیگران آن را می بینند لاله گوش می گویند. مهمترین کار گوش بیرونی گرفتن صداها است. وقتیکه صدا ایجاد میشود، امواج صوتی تولید و در هوا منتشر می شوند؛ بعد از اینکه امواج وارد گوش بیرونی شدند از طریق سوراخ گوش وارد گوش می شوند و راهی گوش میانی می گردند. یکی از وظایف گوش بیرونی حفظ گوش از طریق جرم گوش می باشد؛ این جرم مخصوص، پوست اطراف سوراخ گوش را از عفونتها محافظت میکند. گوش ها مادهای شبیه موم ترشح میکنند تا از داخل گوش محافظت نمایند. اگر ترشح موم خیلی زیاد باشد، سفت میشود و ممکن است گوش را به درد بیاورد واگر خودتان بخواهید موم سفت شده را از گوش خارج کنید به گوشتان آسیب خواهد رساند. مجرای گوش خارجی، لوله ایست به طول 2 یا 3 سانتیمتر که در حدود یک سانتیمتر مکعب حجم داردو به پرده ی صماخ ختم می شود. ارتعاشات صوتی تا قسمت انتهایی این لوله به وسیله ی هوا منتقل می شود و پس از آن به وسیله ی محیط های جامد یا مایع به گوش میانی انتقال می یابد.
لالهگوش
لاله گوش در اغلب حيوانات متحرک است و به طرف منبع صوتى متمايل مىشود ولى در انسان ثابت است و با حرکت سر به طرف منبع صوتى متوجه مىگردد. لاله گوش انسان در حقيقت سه نقش عمده بر عهده دارد که عبارتند از: جمعآورى امواج صوتي، هدايت آنها به مجراى شنوايی، تشخيص جهت آنها، بهگونهاى که اگر چينخوردگىهاى لاله گوش را از موم پر کنند ميزان شنوايى و همچنين قدرت تشخيص جهت صوت در انسان کاهش مىيابد. دو لاله گوش در انسان طورى قرار گرفتهاند که از برگشت صداى خود انسان جلوگيرى مىکنند. ضمناً چون گوشها در دو طرف سر واقع شدهاند، اختلاف زمانى که در درک صدا بهوسيله دو گوش بهوجود مىآيد منجر به تشخيص جهت آن مىگردد. بنابر اين امواج صوتى بهوسيلهٔ لاله گوش و چينخوردگىهاى آن جمعآورى مىشوند و از طريق مجراى شنوايى پردهٔ صماخ را متأثر مىسازند.
مجراى شنوايى
اين مجرا لولهاى شکل و به طول ۲ تا ۳ سانتىمتر است و ارتعاشات صوتى از طريق آن به پردهٔ صماخ، که در انتهاى آن قرار دارد مىرسند.
گوش میانی
مهمترین کار گوش میانی دریافت امواج صوتی است که گوش خارجی می گیرد و آنها را به لرزش تبدیل میکند و به گوش داخلی می فرستد و این عمل را با استفاده از پرده گوش که گوش بیرونی را از گوش میانی جدا میکند انجام می دهد.
سه استخوان ریز و ظریف موجود در گوش را استخوانچه می نامند. پرده گوش قسمتی از پوست نازکی است که مثل طبل محکم گسترده شده است و به اولین استخوانچه چسبیده است این استخوان کوچک استخوان چکشی (مالئوس) نامیده میشود. استخوان چکشی به استخوان کوچک دیگری چسبیده است که به آن سندانی گفته می شود؛ استخوان سندانی به کوچکترین استخوان در بدن متصل است که به آن رکابی می گویند.
استخوان چکشی به پرده صماخ و استخوان رکابی به درییچه ی بیضی ختم می شود که سطح آن ۱۴ مرتبه از پرده ی صماخ کوچکتر است و در نتیجه فشار برآن ۱۴ مرتبه بیشتر می باشد.
گوش داخلی

بعد از اینکه امواج صوتی در گوش میانی به ارتعاش تبدیل شده ارتعاشات وارد گوش میانی می شوند. ارتعاشات داخل حلزون شنوایی می روند، حلزون شنوایی یک لوله کوچک و حلقه ای در گوش داخلی و جزء لابیرنت غشایی است؛ حلزون شنوایی پر از مایع است و روی آن را هزاران تار از موهای باریکی پوشانده است. وقتی ارتعاشات صوتی به مایع داخل حلزون شنوایی برخورد می کنند، مایع داخل حلزون شروع به لرزیدن میکند. انواع مختلف صداها نمونههای مختلفی از ارتعاشات می سازد؛ ارتعاش باعث حرکت موهای ریز سلولهای شنوایی میشود و هر چه ارتعاش بیشتر باشد موهای سلول حلزون بیشتر حرکت خواهد کرد.
پردهٔ صماخ
طبل گوش يا پردهٔ صماخ غشايى است که بهوسيله اصوات با فرکانسهاى متفاوت صداهاى قابل شنيدن مرتعش مىشود و چون ميزان کشش آن در مرکز و کنارههاى آن فرق مىکند، قسمتهاى مختلف آن بهوسيله فرکانسهاى معين ولى متفاوت مرتعش مىگردند. اصوات زير قسمتهاى مرکزى و اصوات بم کنارههاى پردهٔ صماخ را به ارتعاش در مىآورند.